۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

چکه سی و نهم ( خار)

حذف شد

۱۳۹۰ تیر ۱۱, شنبه

چکه سی و هشتم (خط خطی)

من درد نیمه تمام بودن پاره خط ها را حس می کنم. عشقم در یکی از زاویه های بی شمار این دنیا جا مانده است. هنوز یادم است که چگونه خطی عمود و بی رحم مرا دو نیم کرد. از سرزمین اعداد و شکل ها بیرونم کردند چون در فرمول ها جا نمی شدم. با این حال به جایی تعلق دارم . مثل بال که به پرنده تعلق دارد. من هم به جایی تعلق دارم که حسش می کنم. روزی یک خط واقعی را ملاقات خواهم کرد. خطی که واقعا بی نهایت باشد . من نماد خط زیاد داده ام ولی خط واقعی ندیده ام ، خطی که تا بی نهایت امتداد داشته باشد. اگر خط واقعیم را پیدا کنم با آن به جایی میروم که به آن تعلق دارم . به جایی که دل ها با هم زاویه ندارند و حقیقت به اندازه عدد پی پیچیده نیست . در سرزمین من حقیقت از فهم عدد یک ساده تر است . از دنیای دایره ها بیزارم. چرخیدن کار من نیست .خط من کجاست؟