۱۳۹۱ خرداد ۵, جمعه

چکه چهل وششم ( نگفتنی)

اگه تجربه ای ندارید که با کلمات نمی تونید بیانش کنید زندگی نکردید. آدم ها به اندازه تجربه هایی که قابل بیان نیستند زنده ان. اگه همه تجربیات تون رو می تونید بی کم و کاست واسه بقیه تعریف کنید و از حاصل کارتون رضایت دارید پس هیچ وقت زندگی نکردید. تجربیات معمولی و قابل بیان بد نیستند در نوع خودشان لازمند ولی خب زندگی نیستند. قراردادند مصالحه ای برای زندگی کردنند. ما به اندازه تجارب منحصر به فردمان آدمیم. همان هایی که برای گفتنشان دست به دامن هزار جور صنعت ادبی و تمثیل و استعاره می شیم و با تمام وجود به آنها حمله می کنیم و انگار نه انگار . تکان نمی خورند انگار هیچ ازشان نگفته ای . به همان بکری روز اول . بی خدشه عمیق رسوا کننده .

۲ نظر:

  1. حكم هاي كلي نادرست اند و اين خود يك حكم كلي است ..

    پاسخحذف
  2. کلا همه چیز کلی است مگر اینکه جزئی بودنش ثابت شود :)

    پاسخحذف