۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

چکه دوم

وقتی کسی نیست می فهمی وقتی کسی هست یعنی چی . وقتی کسی هست می فهمی وقتی کسی نیست یعنی چی  ( با لحن فیلم های مسعود کیمیایی و گوزن ها خوانده شود ). هنوز دانشمندان نفهمیدن که زندگی هستیش بیشتره یا نیستیش . فکر نکنم تا ابد هم بفهمن چون ربطی به دانشمندها نداره یه بابایی دیگه باید اینو بفهمه اطلاع رسانی کنه که نمی کنه .دقت کردید چرا میگن یه بابایی باید این کارو بکنه نمیگن یه مامانی باید این کارو بکنه؟ این نشونه مردسالاری نیست تو جامعه ؟ راستی این شادی صدر هم شاده هم تو صدره؟ آدمها چه ربطی به اسمشون دارن؟ مثلا امین ها امانت دارن ؟ رضا ها راضین ؟ یک رفیق داشتم به اسم سامان شلخته ترین آدم بود . یک بنده خدایی هم هست یک کم شیرین عقله فکر کنم بشناسیدش اسمش محموده ولی ملعون تر از این وجود نداره . خدا شفاش بده . راستی خدا شفا بده یعنی چی ؟ خب خودش مریض کرده هر وقت که موقعش باشه شفا میده دیگه .کارشو بلده ما که نباید بهش بگیم .راستی چرا ملت روزها رو تعطیل می کنن که بعد از دلگیری روزهای تعطیل شاکی بشن ؟ آدم از خودش شاکی میشه کجا شکایت می کنه ؟ کلاهو چطور قاضی می کنن ؟ من بلد نیستم کلاهمو قاضی کنم وقتی میگن کلاهتو قاضی کن خجالت می کشم روم هم نمیشه بگم بلد نیستم. البته شاید مال اینه که کلاه ندارم  عوضش  من بلدم از کاغذ کشتی و هواپیما بسازم  البته میثاقیان واردتره چون  از چوب بازیکن فوتبال می سازه مثل پدرژپتو که از چوب پینوکیو رو ساخت . پدر ژپتو فقط یک بار این کارو کرد ولی  میثاقیان هر فصل تو لیگ دسته دو از چوب بازیکن می سازه . پدر ژپتو مشهوره میثاقیان رو خارج از ایران نمی شناسن کلا مملکته داریم ؟.اصولا ساختن چیز خوبیه .واسه اینه معتادها میگن داداش ما رو بساز . تو همه معتادها یک میل شدید به ساختن و ساخته شدن هست که تو کمتر قشر دیگه ای پیدا میشه . همشون ژنتیکی مهندسن . از اتاق فرمان اطلاع میدن که وقت من رو به اتمامه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر