۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

چکه سوم

چیزی که شروعش دست ما نیست آخرش هم دست ما نیست وسطش هم کاملا دست ما نیست چیز به درد بخوریه یا بیخوده ؟ زندگی خوبه یا بده ؟ تو تنهایی تون میگید خدا رو شکر که زنده ام یا به حوا لعنت می فرستید که سیب خورد؟ چرا حوا سیب خورد تقصیر مار بود یا حوا ؟ اصلا چرا بهشت باید مار داشته باشه ؟ اصلا حوا به ما چه ربطی داره ؟ مادرمونه احترامش واجب ولی چه ربطی داره ؟ خب آدم شوهرش بوده چشمش کور دندش نرم باید باهاش میومد رو زمین ما رو سنه نه ؟ من که بهشت میخوام بی زحمت کیو باید ببینم؟ چرا کسی صدای ما رو به گوش مسئولین بهشت نمی رسونه ؟. راستی جهنم مار داره بهشت هم مار داره فرقشون چیه پس ؟ چرا فرق بعضی چیزها معلوم نیست ؟ مثلا فرق غرور به اعتماد به نفس . چرا خوبی ها رو راحت میشه تقلید کرد؟ چرا خوبی ها خوبن ؟چرا خوب ها کمیابن ؟ چرا آدم های خوب خواب های بد می بینن؟ چرا آدم های بد خوابهای خوب می بینن ؟ کی زنده تره اون که خوابه یا اون که بیداره ؟ کی خوشبخت تره اون که خوابه یا اون که بیداره ؟ کی واقعی تره اون که خوابه یا اون که بیداره ؟چرا با هم خواب نمی بینیم؟ چرا دون خوان ادعا میکنه میشه با هم خواب دید؟ چرا من اینقدر سوال می پرسم ؟ چرا بعضی سوالها جواب نداره ؟ چرا بعضی جوابها سوالش گم شده ؟ چرا ....؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر