۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

چکه بیست و دوم ( درک شدن )

من کسی را می شناسم که شنیده شد همانطور که باید شنیده می شد. و دیده شد همانطور که باید دیده می شد . من کسی را می شناسم که با وجود تمام نقائصش دوست داشته شد و با تمام نقائصش توانست دوست بدارد . نه این افسانه نیست . این داستان نیست. چه اهمیتی دارد که نام او را می دانم یا نه ؟ چه اهمیتی دارد که به چشم خودم او را دیده ام یا نه ؟ چه اهمیتی دارد که سندی از دوست داشته شدن و دوست داشتن او در دست دارم یا نه  ؟ از من هیچ چیز نپرسید . من  فقط می دانم که  او انسان بود و بدون هیچ تقلائی درک کرد و درک شد. عاشق شد ومعشوق شد وعشق ورزید بی آنکه معنای عشق را بداند . درود بر او باد

۱۴ نظر:

  1. :) و درود بر تو
    can't help smiling! sorry!

    پاسخ دادنحذف
  2. و درود بر تو
    اومدم پست رو ویرایش کنم دیدم کامنت گذاشتی خیلی جالب بود احساس خاصی بهم دست داد از دیدن کامنتی که به این سرعت گذاشتی
    همیشه اینجوری باشی نوات :)

    پاسخ دادنحذف
  3. :)




    اینجوری یعنی چه جوری؟ یعنی همیشه همون موقع حضور همیشگی ام را توی پیجت تابلو کنم؟! یا اینکه همیشه لبخند بزنم!؟:)
    اگر منظورت دومی بود باید بگویم خیالت راحت! هر وقت دیدم لبخند زدن دارد سخت می شود می آیم و این یادداشتت را می خوانم:)
    ناوات (امشب آجی نیستم بعد از خواندن پستت- گمانم کلی هم شیرین شده ام)

    پاسخ دادنحذف
  4. می دانی آخر تازه با دوستی داشتیم می گفتیم به جهنم که به بهشت راهمان نمی دهند! به دَرَک که درکمان نمی کنند! آنوقت یکهو...:)

    پاسخ دادنحذف
  5. ناوات اینجوری :) یعنی همیشه لبخند بزن و اگه حضورت رو همزمانت رو هم اعلام کنی که دیگه نور علی نور میشه . مرسی از تعریفت خوشحالم که آجی نیستی و ناوات هستی اینجوری :)
    @ ناشناس
    امان از همزمانی ها انگار شب شب همزمانی ها بوده :)
    @ میچیکو
    آره واقعا خوش به حالش و خوش به حال من که میچیکو برام کامنت گذاشته :*

    پاسخ دادنحذف
  6. بابا زروان جان اون ناشناس هم من بودم:دی

    ناوات

    پاسخ دادنحذف
  7. آنها او را خواهند دید، آنهایی که هنوز از او پیامی نشنیده اند، و آنها خواهند فهمید، آنهایی که هنوز هیچ چیز نشنیده اند.
    -کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب اشعیای نبی
    کتاب مقدس، عهد جدید، رساله ی پولس رسول به رومیان


    این یکی از آیاتیه که همیشه آرومم می کنه. فال زیاد می گیرم با سعدی و مختومقلی و کتاب های مقدس دیگر:)
    این آیه جواب یکی از فال هایم بود:) دیشب متنتو خودم و هنوز دارم لبخند می زنم. همون دیشب دوباره رفتم سراغ این آیه که گوشه ای یادداشتش کرده بودم. گفتم شاید تو را هم آرام کند. گفتم شاید اینطوری یادت باشد دعا کنی من هم یکی از آنهایی باشم که او را می بینم، می فهمم و فهمیده می شوم:)

    باز هم منم! ناوات:)

    پاسخ دادنحذف
  8. از دست خودم لجم گرفته که زیاد حرف زدم. بذار دوباره برگردم و نوشته ی تو رو بخونیم!

    من کسی را می شناسم که با وجود تمام نقائصش دوست داشته شد و با تمام نقائصش توانست دوست بدارد . :) این افسانه نیست. این داستان نیست.

    پاسخ دادنحذف
  9. درود بر همه‌ی آن‌ها که این‌چنین بودند.
    و درود بر آنان که این‌چنین‌ند.
    و درود بر این‌چنینانی که دست ما را نیز بگیرند.

    پاسخ دادنحذف
  10. @ ناوات
    حالا اگه ناشناس هم تو بودی ضایع نمی کردی منو ناوات :D
    آیه قشنگی بود .حتما می بینی هیچ دلیلی نداره که نبینی او را . اصولا به دنیا اومدیم که او را ببینیم :)
    @ اغلن
    و درود بر اغلن که خود از دست گیرندگان است

    پاسخ دادنحذف
  11. شناخته شد..
    عاشق بود..بدون اینکه خود بداند!
    نمی دونم!
    یاد آدمای نسلهای قبل افتادم..آدمایی که از اینترنتو موبایلو فناوری چیزی سر نمیوردن اما عاشق بودن...گرم بودن و حالا هم بعد از گذشت سالها حتی اگه زیر یه خروار خاک باشن اسمشون به خوبی بین دوستا و فامیلاشون بر سر زبوناست..
    خب برداشت آزاد بود دیگه!دعوا نکنیدا:)

    پاسخ دادنحذف
  12. دعوا نکردیم سمانه :)
    آدم های نسل قدیم ....
    کلی تصویر یهو با این کامنتت اومد جلوی چشمم :)

    پاسخ دادنحذف