۱۳۹۰ فروردین ۱۶, سه‌شنبه

چکه سی و سوم ( دردیست )

در من دردیست فراتر از کلمات . بی دلیل مثل اولین نگاه عاشقانه . در من دردیست به عمق فاصله دو تن ، به سهمگینی نزدیکی دو قلب .ماهی در آب زندگی می کند، پرنده در هوا، من در درد زندگی می کنم . به شهادت همه نوشدارو های عالم در من دردیست . دردمندان می دانند که کشنده ترین درد ، دردی است که نمی کشد . که گریزی از درد نیست همانطور که گریزی از عشق ، همانطور که گریزی از کلمات نیست و لعنت بر کلمات . نه دوستت دارم عشقم را گفت نه آه دردم را ، لعنت بر کلمات . نمی دانم عاشقی هستم که دوست دارم زندگی کنم یا فارغی که دوست دارد بمیرد .  نمی دانم ایستادن بیچاره ترم می کند یا رفتن .  در من دردیست . به تک تک ناله های تاریخ سوگند در من دردیست . به استخوان های خرد شده قسم در من دردیست با ولعی بی پایان برای خرد کردن  .آه . در من دردیست در من آهیست در من عشقیست . در من مرگیست .

۱ نظر:

  1. در من دردیست فراتر از کلمات . بی دلیل مثل اولین نگاه عاشقانه . در من دردیست به عمق فاصله دو تن ، به سهمگینی نزدیکی دو قلب!

    زندگی من خالی نیست!
    در من دردیست:)

    پاسخحذف