۱۳۸۹ دی ۲۳, پنجشنبه

چکه بیست و هشتم ( رقص کنان )

رقص کنان به دوردست خواهم رفت . رقص کنان همچون یک پر . بالا خواهم رفت . به آسمان سر خواهم کشید . داغ دل خورشید را تسکین خواهم داد. صورت زرد مهتاب را خواهم بوسید. دل های شکسته را ترمیم خواهم کرد. آغوشم را برای آنان که آغوشی ندارند باز خواهم کرد. پرواز را به همه یاد خواهم داد .گوشی خواهم شد برای آنانکه ناگفته ای دارند. اشکها را پاک خواهم کرد و به هر انسانی یک لبخند هدیه خواهم داد. رقص کنان رشد خواهم کرد و رشد خواهم داد  چون من او هستم

۶ نظر:

  1. سلام.
    جاده صدا میزند. مسافر ادمان. هیشکی نمیشنوه. هیشکی دوس نداره بشنوه. حیف...
    خیلی متن قشنگی نوشتید. به خصوص این جمله اش: "گوشی خواهم شد برای آنانکه ناگفته ای دارند."
    خوشحال شدم که سر زدید.
    پایدار باشید

    پاسخحذف
  2. ياد فرشته هاي فيلمها افتادم ، يا فرشته پينوكيو

    پاسخحذف
  3. @ رها
    خوشحالم که خوشت اومده
    @ معصوم
    احتمالا واسه اینه که تو که معصومی با فرشته ها سروکار داری :)
    ممنون که نظر دادی

    پاسخحذف
  4. کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی /که من این واژه را معنا می کنم هر شب .......موفق باشی htt//aligolroke.blagfa.com

    پاسخحذف
  5. سلام ...
    چه ناب و چه بزرگ دل ...
    زيبا نوشتين ....

    پاسخحذف
  6. @ ناشناس
    همینجا می گردم . ممنون ازینکه سر زدی . راستی آدرس وبلاگت هم اشتباه بود پیداش نکردم
    @ آسمانی با طعم خاک
    به به آسمان به ما خاکیان سر زده :)
    لطف دارید ممنون

    پاسخحذف